دانشنامه عمومی
توجه: در اسلوب معادله هریک از دو مصراع استقلال معنایی دارند به گونه ای که یکی از طرفین معادل و مصداقی برای تایید مفهوم طرف دیگر است.
مثال :
نشاط غربت از دل کی برد حب وطن بیرون / به تخت مصرم اما جای در بیت الحزن دارم
صائب تبریزی
مقصود از تمثیل، آوردن مثال و شاهدی رایج و مشهور است برای تأیید حرف خود در یک بیت که می تواند به اندازه یک مصرع اعاده شود یا کمتر از آن. با توجه به آنچه در کتاب های قدیمی علوم بلاغی آمده، تمثیل در اصل نوعی تشبیه مرکّب است که در آن شاعر مطلب مدنظر خود را با نمونه ای از موضوعی از پیش اثبات شده و محسوس در نظر عموم مردم و خوانندگان پیوند می زند و به نوعی مطلب مدنظر شاعر نقش مشبه و نمونه ذکر شده نقش مشبه به را بازی می کند. در واقع شاعر باورهای پذیرفته شده نزد همگان را در لباسی از شعر بیان می دارد و دست به آفرینش و تولید مطلبی می زند، ضمن اینکه بحث خود را نیز به کرسی اثبات می نشاند. حال نوع دیگری از این آرایه هم هست که ارسال المثل یا به طور خلاصه تر مثل نامیده می شود و آن این است که شاعر عیناً همان مثل و حکمت رایج را بیاورد و از آن سود ببرد؛ در واقع در مثل آفرینشی رخ نمی دهد و صرفاً شاعر استفاده کننده تولید پیشینیان است. البته در این اثنا امکان دارد اوّل نمونه و مثل رایج بیاید و به آن اشاره شود و بعد مطلب و قصد اصلی شاعر که این مورد نمی تواند خللی در این تعریف ایجاد کند. به دو مثال زیر توجه کنــــید:
در بیت اول حافظ این باور اساسی و دیرین را که «مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد. » را به نوع دیگری و با انشایی جدید ابراز می دارد و آرایه تمثیل را رقم می زند.
در بیت دوم مولانا عیناً مثل معروف و مشهور «زیره به کرمان بردن» را در توصیف هدفش اعلان می دارد و آرایه مثل را ایجاد می کند.
با توجه به توضیحات داده شده پیرامون دو آرایه تمثیل و مثل، اسلوب معادله نوع ویژه و مرکبی از این دو است که نخستین بار شفیعی کدکنی دست به تعریف آن به شکل مجزا و با ویژگی هایی دقیق تر در کتاب «شاعر آیینه ها» خود می زند و این گونه تعریف می شود که مقصود از اسلوب معادله یک ساختار مخصوص نحوی است؛ اسلوب معادله این است که دو مصرع کاملاً از لحاظ نحوی استقلال داشته باشند و از هم تفکیک پذیر باشند، هیچ حرف ربطی یا حرف شرطی یا چیز دیگری که حتّی در معنا ( نه فقط به لحاظ نحوی ) آن دو مصرع را به هم مرتبط سازد، یافت نشود؛ پس تمام مواردی که به عنوان تمثیل آورده می شود، مصداق اسلوب معادله نیست. پس توجه کنیم که چه تفاوتی میان تمثیل و اسلوب معادله هست. در واقع اسلوب معادله زیرمجموعه تمثیل می شود و هر اسلوب معادله ای به خودی خود تمثیل حساب می شود. از دیگر نشانه های اسلوب معادله این است که میان دو مصرع می توان نشانهٔ برابری ( = ) گذاشت یا میان آن دو، عبارتِ «همان طور که» آورد ولی حتماً بایستی عنایت داشت که این ها شروط اساسی اسلوب معادله نیستند؛ یعنی ممکن است بیتی یافت شود که اساساً دو مصرعش موضوع و نمونه ای عینی را بیان نکند ولی آوردن عبارت ِ «همان طور که» میان دو مصرعش مشکلی ایجاد نکند و دو مصرع از هم مستقل باشند. مثل بیت زیر