بادزدگی

لغت نامه دهخدا

بادزدگی. [ زَ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی بادزده : بیماری بادزدگی نباتات و صیفی.

فرهنگ فارسی

نوعی بیماری نباتات

فرهنگستان زبان و ادب

{wind burn, wind injury} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] تغییر رنگ و پژمردگی برگ های گیاه براثر وزش باد شدید در زمان خاصی از دورۀ رویش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ورق فال ورق فال احساس فال احساس فال تاروت فال تاروت