این جهانی

لغت نامه دهخدا

این جهانی. [ ج َ ] ( ص نسبی ) منسوب به این جهان. دنیوی. ( فرهنگ فارسی معین ). منسوب و متعلق به این جهان و این مکان. ( ناظم الاطباء ): باز در عواقب کارهای عالم تفکری کردم... تا روشن گشت که نعمتهای اینجهانی چون روشنایی برق است. ( کلیله و دمنه ). در حرم شاه کنیزکی بود این جهانی و مدتها عاشق جمال این پسر بود. ( سندبادنامه ص 68 ).

فرهنگ فارسی

(صفت ) منسوب به (این جهان ) دنیوی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم