اکراد. [ اَ ] ( ع اِ )ج ِ کُرد که قومی است از عجم ، اکثر ایشان صحرانشین باشند. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). ج ِ کرد. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) : امیرشمس المعالی دو هزار مرد از انجاد اکراد به مدافعت او پیش باز فرستاد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 183 ). و رجوع به کرد شود.