اندیشه سوز. [ اَ ش َ / ش ِ ] ( نف مرکب ) آنکه اندیشه را ازبین ببرد. آنچه فکر و عقل را زایل کند : سکندر بآهستگی یک دو روز گذشت از سرخشم اندیشه سوز.نظامی.بیا ساقی آن آب اندیشه سوز که گر شیر نوشد شود بیشه سوز.حافظ.
فرهنگ فارسی
آنکه اندیشه را از بین ببرد . آنچه فکر و عقل را زایل کند .