امام شهاب

لغت نامه دهخدا

امام شهاب. [ اِ ش ِ ] ( اِخ ) از معاصران خاقانی شروانی است و خاقانی را در مرثیه او قصیده ای است بمطلع:
سر چه سنجد که هوش می بشود
تن چه ارزد که نوش می بشود.
و در ضمن آن گوید:
آه کز مردن امام شهاب
آه من سخت کوش می بشود.
خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 169 و چ سجادی ص 168 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم