الخروج

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
خرج (۱۸۲ بار)
بیرون شدن. آشکار شدن. اگر بیرون رفتن از برای جهاد مایل می‏بودند وسیله آن را فراهم می‏کردند . اخراج و خروج کردن معمولی مثل خارج شدن از منزل و در ظاهر شدن مثل خروج میوه از درخت و نظائر آن به کار رفته است ولی معنی اوّلی که همان آشکار شدن باشد در همه جا ملحوظ است و در آیات ، ، شاید منظور، خروج از مقام و مرتبه باشد. خرج در آیه به معنی مزد و اجرت است و چون آیات بعدی حکایت می‏کند که ذوالقرنین از آنها کارگر و تکّه‏های آهن و سرب خواست و در جواب آیه فوق گفت: «ما مَکَّنّی فیهِ رَبّی خَیْرٌ...» لذا پیداست که غرض آنها از خرج مزد و اجزت بوده است نه وسائل سدّ. و چون مزد از مال اجرت دهنده خارج می‏شود یا به صورت مزد آشکار و جدا می‏شود به آن خرج گفته‏اند. همچنین است خراج ولی راغب گوید: خرج اعمّ از خراج است و خراج اغلب به حق الارض گفته می‏شود. * . در مجمع گوید: اصل خراج و خرج هر دو یکی است و آن غلّه‏ای است که بر سبیل وظیفه‏ای اخراج می‏شود و از آن است خراج ارض. منظور از خراج در آیه به قرینه «خَیْرُ الرّازقینْ» رزق است معنی چنین می‏شود: یا از این جهت قبول رسالت بر ایشان گران برایشان گران است رازق تو خداست روزی پروردگارت بهتر روزی دهندگان می‏باشد. در آیات قرآن درباره پیامبران و مخصوصاً حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلّم تکرار شده که آنهابر رسالت مزدی نمی‏خواهند - شوری:23.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم