اعاد

لغت نامه دهخدا

اعاد. [ اَ دِن ْ ] ( ع اِ ) اعلال شده اعادی. رجوع به اعادی شود.

فرهنگ فارسی

اعلال شده اعادی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال قهوه فال قهوه فال رابطه فال رابطه فال پی ام سی فال پی ام سی