اصلاح پذیر

لغت نامه دهخدا

اصلاح پذیر. [ اِ پ َ ] ( نف مرکب ) قبول کننده اصلاح. ( آنندراج ). هر چیز قابل اصلاح و مرمت و چاره پذیر. ( ناظم الاطباء ) :
از سخن حال خرابم نشد اصلاح پذیر
همچو دیوانه که از گنج خود آباد نشد.ابوطالب کلیم ( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

قابل اصلاح، چاره پذیر.

فرهنگ فارسی

( اسم ) قابل اصلاح .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم