اصلاح نمودن

لغت نامه دهخدا

اصلاح نمودن. [ اِ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) اصلاح کردن. اعباش. ( منتهی الارب ). رجوع به اصلاح کردن شود.

فرهنگ فارسی

اصلاح کردن اعباش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش استخاره کن استخاره کن فال انبیا فال انبیا فال ورق فال ورق