اشتراش

لغت نامه دهخدا

اشتراش. [ اِ ت ِ ] ( اِ ) غری. در فارسی سریشم و در هندی سریش است. ( الفاظ الادویه ). و رجوع به غری شود. صحیح کلمه اشراس است که در دزی ضبط شده است. رجوع به اشراس شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم