لغت نامه دهخدا
اربد. [ اَ ب َ ] ( اِخ ) قریه ای است در اردن نزدیک طبریه در سمت راست راه مصر.در آنجاست قبر مادر موسی بن عمران ، و چهار قبر دیگر که حدس میزنند از آن اولاد یعقوب باشد. ( از مراصد ).
اربد. [ اَ ب َ ] ( اِخ ) ابن ربیعه. شاعری است از عرب.
اربد. [ اَ ب َ ] ( اِخ ) ابن شریح. شاعری است از عرب.
اربد. [ اَ ب َ ] ( اِخ ) ابن صابی. شاعری است از عرب.