نرسه

لغت نامه دهخدا

نرسه. [ ن ِ س ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کوهسارات بخش مینودشت شهرستان گرگان ، در 37هزارگزی جنوب شرقی مینودشت و 3هزارگزی دوزین ، در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است و 105 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار، محصولش غلات و ارزن و لبنیات و ابریشم ، شغل اهالی زراعت و گله داری و بافتن شال و پارچه های ابریشمی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
نرسه. [ ن َ س ِ ] ( اِخ ) رجوع به نرسی بن بهرام ش-ود.

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان کوهسارات بخش مینودشت شهرستان گرگان در ۳۷ هزار گزی جنوب شرقی مینودشت و ۳ هزار گزی دوزین در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است .

فرهنگ اسم ها

اسم: نرسه (دختر) (اوستایی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: narse) (فارسی: نَرسه) (انگلیسی: narse)
معنی: نرسی، فرشته و ایزدی است نظیر جبرئیل حامل وحی و او پیک اهورامزدا است، ( اوستایی ) گونه ی دیگر نرسی، س نرسی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال تک نیت فال تک نیت فال انبیا فال انبیا فال لنورماند فال لنورماند