هیث

لغت نامه دهخدا

هیث. [ هََ ] ( ع مص ) هَیَثان. چیزی اندک دادن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). اندک دادن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( ازاقرب الموارد ). || جنبیدن. || حاجت روا کردن به مال. || تباهی انداختن در مال. || کم کردن دهش را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). || داخل شدن بعضی در بعض دیگر به هنگام دشمنی. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

هیثان چیزی اندک دادن جنبیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال کارت فال کارت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت