معنی مهران رود

لغت نامه دهخدا

مهران رود. [ م ِ ] ( اِخ ) از بلوکات ولایت تبریز. دارای 101 قریه است و مرکز آن باسمنج است. ( جغرافیای سیاسی کیهان ). نام یکی از دهستانهای چهارگانه بخش بستان آباد شهرستان تبریز.محدود است از شمال به دهستان مواضعخان از بخش ورزقان ، از جنوب به دهستان سهندآباد از بخش بستان آباد، ازمشرق به بخش سراب و دهستان اوجان از بخش بستان آباد،از مغرب به بخشهای اسکو و دهخوارقان. آب آن از چشمه و قنات و رودخانه اوجان تأمین می شود و گردنه مشهور شبلی به ارتفاع 165 متر در این دهستان واقع است. این دهستان از 64 آبادی تشکیل شده و دارای 40259 تن سکنه است. مهمترین قرای آن عبارتند از: باسمنج ، بارنج ، بخشایش ، کلوانق ، آلانق ، کردکندی ، کرسیسان ، ایرانق ،گرکان ، سقین سرای. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

( مهران رود ) ۱ - این رود از کوههای لارستان سرچشمه گرفته در بندر خمیر در شمال جزیره قشم بدریا میریزد و در مصب آن باتلاقهائی وجود دارد. ۲ - نویسندگان اسلامی این اسم را به رودخانه سند ( پاکستان امروزی ) داده اند . گاهی اوقات نام مهران به قسمتهای پست رودخانه سند داده شده است یعنی نقاطی که رود وارد اقیانوس میشود .
از بلوکات ولایت تبریز دارای ۱٠۱ قریه است و مرکز آن باسمنج است . نام یکی از دهستانهای چهارگانه بخش بستان آباد شهرستان تبریز .
نام یکی از دهستانهای چهارگانه بخش بستان آباد شهرستان تبریز استان سوم. آب و هوای آن ییلاقی و سردسیر است . آب آن از چشمه و قنات و رودخانه اوجان چای تامین میشود . راه شوسه تبریز و تهران از این دهستان میگذرد و گردنه مشهور شیلی به ارتفاع ۱۶۵۴ متر در آن است . این دهستان ۶۴ ده دارد و مجموعا ۴٠۲۵۹ تن سکنه آنست.