فغانیش

لغت نامه دهخدا

فغانیش. [ ف ُ ] ( اِخ ) نام پادشاه هیاطله. ( فرهنگ ولف ). فردوسی او را از پهلوانان چغانی شمرده است :
چغانی گوی بود فرخ نژاد
جوان و جهانجوی و با بخش و داد
خردمند و نامش فغانیش بود
که با گنج و با لشکر و خویش بود.فردوسی.

فرهنگ اسم ها

اسم: فغانیش (پسر) (فارسی)
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاه هیتال در زمان حکومت پیروز یزدگرد پادشاه ساسانی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال آرزو فال آرزو فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال عشقی فال عشقی