کسیب

لغت نامه دهخدا

کسیب. [ ک ُ س َ ] ( ع اِ ) از نامهای سگان است. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اسمی است برای سگان نر. ( اقرب الموارد ).
- ابن الکسیب ؛ فرزند زنا. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). والدالزنا. ( اقرب الموارد ). بیج. سند. حرامزاده.

فرهنگ فارسی

ازنامهای سگان است . اسمی است برای سگان نر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم