ولنگ

لغت نامه دهخدا

ولنگ. [ وِل ِ / ل َ ] ( ص ، از اتباع ) رجوع به ولنگ و واز شود.

فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱- گل و گشاد :( در را ولنگ و واز گذاشته و رفته بود. ) ۲ - بی حساب و کتاب بی نظم و نسق .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم