ودش

لغت نامه دهخدا

ودش. [ وَ ] ( ع اِ ) تباهی و فساد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). فساد. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

تباهی و فساد . فساد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم