نیلاب

لغت نامه دهخدا

نیلاب. ( اِ مرکب ) نیل آب. آب نیل. آبی که در آن نیل رنگرزی حل کرده باشند :
اندر سکاهن شب و نیلاب آسمان
نو جامه دورنگ به هر مه برآورید.خاقانی.
نیلاب. ( اِخ ) رود سند. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به سند شود.
نیلاب. ( اِخ ) نام شهر جندی شاپور است و آن نیلاط بوده درقدیم. ( از معجم البلدان ). رجوع به جندی شاپور شود.، ( نیل آب ) نیل آب. ( اِ مرکب ) آب نیل. رجوع به نیلاب شود :
چو گلنارگون کسوت آفتاب
کبودی گرفت از خم نیل آب.نظامی.

فرهنگ عمید

آب نیل، آب نیلگون.

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱- آب رود نیل ۲- (اسم ) رود سند .
نام شهر جندی شاپور است و آن نیلاط بوده در قدیم ٠

فرهنگ اسم ها

اسم: نیلاب (دختر) (فارسی) (تلفظ: nilab) (فارسی: نیلاب) (انگلیسی: nilab)
معنی: آبی ملایم و آرامش بخش، مجازا آبی ملایم و آرامش بخش، نام قدیم شهر جندی شاپور، همچنین مایعی آبی رنگ که در رنگرزی کاربرد دارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال تاروت فال تاروت فال امروز فال امروز فال مکعب فال مکعب