نیلاب. ( اِ مرکب ) نیل آب. آب نیل. آبی که در آن نیل رنگرزی حل کرده باشند : اندر سکاهن شب و نیلاب آسمان نو جامه دورنگ به هر مه برآورید.خاقانی. نیلاب. ( اِخ ) رود سند. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به سند شود. نیلاب. ( اِخ ) نام شهر جندی شاپور است و آن نیلاط بوده درقدیم. ( از معجم البلدان ). رجوع به جندی شاپور شود.، ( نیل آب ) نیل آب. ( اِ مرکب ) آب نیل. رجوع به نیلاب شود : چو گلنارگون کسوت آفتاب کبودی گرفت از خم نیل آب.نظامی.
فرهنگ عمید
آب نیل، آب نیلگون.
فرهنگ فارسی
(اسم ) ۱- آب رود نیل ۲- (اسم ) رود سند . نام شهر جندی شاپور است و آن نیلاط بوده در قدیم ٠
فرهنگ اسم ها
اسم: نیلاب (دختر) (فارسی) (تلفظ: nilab) (فارسی: نیلاب) (انگلیسی: nilab) معنی: آبی ملایم و آرامش بخش، مجازا آبی ملایم و آرامش بخش، نام قدیم شهر جندی شاپور، همچنین مایعی آبی رنگ که در رنگرزی کاربرد دارد