نامشهود

لغت نامه دهخدا

نامشهود. [ م َ ] ( ص مرکب ) نامرئی. لایری. ناپیدا. نامحسوس. ناپدید. ناپدیدار. نادیدنی. مقابل مشهود. رجوع به مشهود شود.

فرهنگ فارسی

نامرئی . لایری . ناپیدا . نامحسوس
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم