وروجک

لغت نامه دهخدا

وروجک. [ وُ ج َ ] ( ص ) بسیار محیل و تخس ( به کودکان اطلاق شود ). ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به وروروجک شود.

فرهنگ معین

(جَ ) (اِ. ) (عا. ) صفتی است برای کودکان ، بازی گوش ، شیطان .

فرهنگ فارسی

( اسم ) بسیار محیل و تخس بکودکان اطلاق شود ). ورود : ۱ - ( مصدر ) در آمدن داخل شدن . ۲ - ( اسم ) دخول . یا به ورود. همینکه رسید برسیدن به آمدن همینکه آمد تارسید لدی الورود

ویکی واژه

(عا.)
صفتی است برای کودکان ؛ بازی گوش، شیطان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم