نیکی پسند

لغت نامه دهخدا

نیکی پسند. [ پ َ س َ ] ( نف مرکب ) طالب خیر :
چو می خواهی ای مرد نیکی پسند
که نامی برآری به نیکی بلند.نظامی.قدیم نکوکار نیکی پسند
به کلک قضا در رحم نقش بند.سعدی.

فرهنگ فارسی

طالب خیر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال آرزو فال آرزو فال درخت فال درخت فال مارگاریتا فال مارگاریتا