معانق

لغت نامه دهخدا

معانق. [ م ُ ن ِ ] ( ع ص ) آن که دست در گردن دیگری در می آورد از روی محبت و دوستی. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به معانقة شود.

فرهنگ عمید

ویژگی کسی که از روی محبت دست در گردن دیگری می اندازد.

فرهنگ فارسی

(اسم ) در آغوش گیرنده معانقه کننده .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم