مزه یافتن

لغت نامه دهخدا

مزه یافتن. [ م َ زَ / زِ ت َ ] ( مص مرکب ) لذاذة. ( از منتهی الارب ) ( ترجمان القرآن ) ( دهار ) ( زوزنی ). لذاذ. ( از منتهی الارب ). لذة. ( دهار ) ( ترجمان القرآن ). لذت. ( تاج المصادر بیهقی ). استلذاذ. ( دهار ) ( زوزنی ). التذاذ. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). تلذذ.مُلتذ شدن. لذاذت. لذت بردن. مزه بردن :
بخورد و بر او آفرین کرد سخت
مزه یافت از خوردنش نیکبخت.فردوسی.و رجوع به مزه بردن شود.

فرهنگ فارسی

لذت بردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال انگلیسی فال انگلیسی فال رابطه فال رابطه فال تماس فال تماس