مریره

لغت نامه دهخدا

( مریرة ) مریرة. [ م َ رَ ] ( ع ص ،اِ ) تاه رسن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || رسن سخت تافته و یا رسن دراز باریک. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || ارجمندی نفس. ( منتهی الارب ). عزت نفس. ( اقرب الموارد ). || چیرگی. ( منتهی الارب ). || آهنگ و عزیمت. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). ج ، مَرائر. ( اقرب الموارد ).
مریرة. [م ِرْ ری رَ ] ( ع اِ ) عزیمت و آهنگ. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

عزیمت و آهنگ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم