مروش. [ م َ ] ( فعل نهی ) فعل نهی است از روشن کردن. یعنی روشن مکن. ( از برهان ) ( از آنندراج ) : به جفت کسان چشم هرگز مروش بترس از خدا و جهان را بکوش.سعدی. مروش. [ م ُ ] ( ع اِ ) ج ِ مَرش. ( اقرب الموارد ). رجوع به مرش شود. || خراشیدگیها. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
خراشیدگیها
دانشنامه عمومی
مروش ( به صربی: Mrveš ) یک منطقهٔ مسکونی در صربستان است.