لغت نامه دهخدا
مدارکة. [ م ُ رَ ک َ ] ( ع مص ) پیاپی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). دارک فلان الشی دراکا و مدارکة؛ اتبع بعضه علی بعض ، و دارک صوته و الطعن ؛ تابعه. ( اقرب الموارد )؛ پیروی کرد فلان بعض آن چیز را بر بعض آن ؛ پیروی کرد آن مرد بانگ را. ( از ناظم الاطباء ). || اندریافتن. ( زوزنی ). رسیدن به. ( ناظم الاطباء ). فرارسیدن اسب به شکار وحشی. دراک. ( از اقرب الموارد ).