محاصره شدن

لغت نامه دهخدا

محاصره شدن. [ م ُص َ رَ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) شهربند شدن. محصور شدن. حصاری شدن. در میان گرفتگی و بند شدگی راه واقع شدن.

فرهنگ فارسی

شهر بند شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال تاروت فال تاروت فال فنجان فال فنجان فال ابجد فال ابجد