گهر بفت

لغت نامه دهخدا

گهربفت. [ گ ُ هََ ب َ ] ( ن مف مرکب ) مخفف گوهربفت. به معنی گوهرآگین باشد. گهربافته. جواهرنشان.گوهرنشان. که در میان تار و پود آن گوهر به کار برده باشند. زربفت. پارچه زردوزی که در آن جوهر دوخته باشند. ( از بهار عجم ) ( از ناظم الاطباء ) :
چو خورشید در قیر زد شعر زرد
گهربفت شد بیرم لاجورد.فردوسی.قبا و کلاه گهربفت خویش
دگر هدیه هر چیز ده گنج بیش.فردوسی.

فرهنگ فارسی

گوهر بفت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال ماهجونگ فال ماهجونگ استخاره کن استخاره کن فال رابطه فال رابطه