گرمی دار

لغت نامه دهخدا

گرمی دار. [ گ َ ] ( نف مرکب ) دارنده مزاج گرم :
ز گرمی کآن هوا در کار او بود
هوا گفتی که گرمی دار اوبود.نظامی.و مردم گرمی دار را [ گوشت خرگور ] زیان دارد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - دارند. گرما حار . ۲ - دارند. مزاج گرم : و روغن قرع آنک از دان. شیرین گیرند گرمی دار را منفعت کند ...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال ورق فال ورق فال تاروت فال تاروت فال قهوه فال قهوه