کدورت زدای

لغت نامه دهخدا

کدورت زدای. [ ک ُ رَ زِ ] ( نف مرکب ) زداینده تیرگی و آلودگی و ناپاکی :
کو فر او که بود ضیابخش آفتاب
کو لطف این که بود کدورت زدای خاک.خاقانی.

فرهنگ فارسی

زداینده تیرگی و آلودگی و ناپاکی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم