پیلو

لغت نامه دهخدا

پیلو. ( اِ ) اراک. چوبی که بدان مسواک کنند و عربان اراک خوانند. ( برهان ). چوب دندان شوی. درختی است که بچوب آن مسواک کنند و آنرااراک گویند. ( منتهی الارب ): عرمض ، عرماض ؛ درخت خرد کنار و پیلو. ( منتهی الارب ). || بار درخت اراک را نیز گفته اند. ( برهان ). خمط. جهاد. عقش جهاض ؛ بارپیلو که سبز باشد یا عام است. عنابه ؛ بارپیلو. بریر؛ نخستین برپیلو. کباث ؛ بر درخت پیلو که نیک پخته باشد. غراب ؛ خوشه نخستین از برپیلو. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

۱. مسواک.
۲. مسواکی که از چوب اراک درست کنند.
۳. (زیست شناسی ) درخت اراک.

فرهنگ فارسی

( اسم ) درختی است که چوب آنرا مسواک کنند اراک چوج
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم