لغت نامه دهخدا
نگهدار جان باش از پور زال
بجنگت نباشد جز او کس همال.فردوسی.بدانکار خوشنود شد پور زال
بزرگان که بودند با او همال.فردوسی.چونزد ده و دو رسانید سال
برافراخت یال یلی پور زال.فردوسی.پور تو فردا بگرید بر سر گور تو زار
گر تو امروز از دلیران همسری با پور زال.معزی.اگر پیر زالی و گر پور زال.سعدی.