پرسس

لغت نامه دهخدا

پرسس. [ پ ِ س ِ ] ( اِخ ) رجوع به پرس و نیز به ایران باستان ص 760 شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال درخت فال درخت استخاره کن استخاره کن فال ارمنی فال ارمنی