پاراو
پاراو.( ص ) پیر. ( فرهنگ اسدی ). || زن پیر. ( اوبهی ) ( برهان ). پیر زال. ( برهان ). گنده پیر :
زن پاراو چون بیابد بوق
سر ز شادی کشدسوی عیوق.منجیک.
پاراو. ( اِخ ) بلوکی از قزوین. ( برهان ).
(ص . ) پیرمرد.
زن پیر، پیرزال، گنده پیر، کمپیر.
= پاریاب
( اسم ) پاراب
زن پیر پیرزال بلوکی از قزوین
پیرمرد.ريش سفيد. پير زال