ولاش

لغت نامه دهخدا

ولاش. [وَ ] ( اِخ ) بلاش. پادشاه اشکانی. رجوع به بلاش شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال میلادی فال میلادی فال ارمنی فال ارمنی فال ماهجونگ فال ماهجونگ