وضوع

لغت نامه دهخدا

وضوع. [ وُ ] ( ع مص ) ضعة. خوار ساختن نفس خود را. ( منتهی الارب ). رجوع به وضع شود.

فرهنگ فارسی

ضعه خوار ساختن نفس خود را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال ارمنی فال ارمنی فال فنجان فال فنجان فال نخود فال نخود