ورنان

لغت نامه دهخدا

ورنان. [ وَ ] ( ص ) سودمند و بافایده و به کار. ( ناظم الاطباء ) ( اشتینگاس ).
ورنان. [ وَرْ رَ ] ( ص ) سودمند و بافایده و به کار. || شفاعت کننده و ورنان. ( ناظم الاطباء ) ( اشتینگاس ). رجوع به وَرْنان شود.

فرهنگ فارسی

سودمند و با فایده و بکار شفاعت کننده و ورنان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم