وحیش

لغت نامه دهخدا

وحیش. [ وَ ]( ع ص ) جانور دشتی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به وحش شود. ج ، وحشان. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

جانور دشتی . جمع وحشان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال تاروت فال تاروت فال آرزو فال آرزو فال ابجد فال ابجد