هم عقد

لغت نامه دهخدا

هم عقد. [ هََ ع ِ ] ( ص مرکب ) دو یا چند مهره که در یک گردن بند باشند :
گذشتند و ما نیز هم بگذریم
که چون مهره هم عقد یکدیگریم.نظامی ( شرفنامه ص 234 ). || مجازاً، مشابه. همانند. به یکدیگر ماننده :
چونکه بخرد نظر بر آن انداخت
آن دو هم عقد را ز هم نشناخت.نظامی.

فرهنگ فارسی

دو یا چند مهره که در یک گردن بند بود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال انبیا فال انبیا فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال شمع فال شمع