نیکوروش

لغت نامه دهخدا

نیکوروش. [ رَ وِ ] ( ص مرکب ) آن که روش نیکو دارد. ( یادداشت مؤلف ). نکورفتار. نکوکردار :
تو نیکوروش باش تا بدسگال
به نقص تو گفتن نیابد مجال.سعدی.

فرهنگ عمید

خوش رفتار، نیکوکار، خوش طینت.

فرهنگ فارسی

( صفت ) نیک روشی : (( تو نیکو روش باش تا بد سگال بنقص تو گفتن نیاید مجال . ) ) ( گلستان . قر. ۷۹ )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم