نافتاده

لغت نامه دهخدا

نافتاده. [ ف ُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) نیفتاده. || واقعناشده. رخ نداده. حادث نشده. || که مبتلا و ناتوان نشده است. که شکست نخورده است. مقابل افتاده به معنی درمانده :
مستی به نخست باده سخت است
افتادن نافتاده سخت است.نظامی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم