لوبان

لغت نامه دهخدا

لوبان. ( ع مص ) لُوب. لَواب. تشنه شدن. ( تاج المصادر ). گرد گشتن تشنه حوالی آب بی آنکه برسد آن را. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

لواب . تشنه شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال شمع فال شمع فال زندگی فال زندگی فال ورق فال ورق