قفا نبک

لغت نامه دهخدا

قفا نبک. [ ق ِ ن َ ک ِ ] ( ع جمله فعلیه امری ) بایستید تا بگرییم ، و این مطلع معلقه ای است از امرءالقیس :
قفا نبک من ذکری ̍ حبیب و منزل
بسقطاللوی بین الدخول فحومل.
نوای قمری و طوطی که بارودست می بر سر
نشید بلبل و صلصل قفا نبک ِ و من ذکری.منوچهری.زد قفا نبک را قفائی نیک
وامرءالقیس را فکند از کار.خاقانی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال تماس فال تماس فال پی ام سی فال پی ام سی فال قهوه فال قهوه