قرار و مدار

لغت نامه دهخدا

قرار و مدار. [ ق َ رُ م َ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) بند و بست. || عهد. || شرط. ( ناظم الاطباء ). رجوع به قرار مدار شود.

فرهنگ فارسی

۱ - بند و بست ۲ - عهد ۳ - شرط .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم