پرباری

لغت نامه دهخدا

پرباری. [ پ ُ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی پُربار. پرمیوگی. || پرغشی. پرشاری. مقابل کم باری و خلوص.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم