یکانه

لغت نامه دهخدا

یکانه. [ ی َ / ی ِ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ) فرد. تنها. یگانه. بی مانند. یکان. رجوع به یگانه شود.
یکانه. [ ی ِ ن ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان ، واقع در 12000گزی خاور همدان و 3000گزی شمال شوسه همدان به ملایر. سکنه آن 332 تن ، آب آن از چشمه و رودخانه سیمین و راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

فرد تنها
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال قهوه فال قهوه فال کارت فال کارت فال پی ام سی فال پی ام سی