چرخ پیمای

لغت نامه دهخدا

چرخ پیمای. [ چ َپ َ / پ ِ ] ( نف مرکب ) عرش پیمای. فلک پیمای. آنکه بر مدار فلک سیر کند، همچون ستارگان و کرات :
همین تار و روشن شتابندگان
همین چرخ پیمای تابندگان.اسدی.|| آنکه بسوی آسمانها و افلاک اوج گیرد و پرواز کند. رجوع به چرخ پیمایی شود.

فرهنگ فارسی

عرش پیمای ٠ فلک پیمای
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم