گران بودن

لغت نامه دهخدا

گران بودن. [ گ ِدَ ] ( مص مرکب ) آبستن بودن. حامل بودن :
گران بود و اندر شکم بچه داشت
همی از گرانی بسختی گذاشت.فردوسی. || گران بودن بیمار کنایه از مشرف بودن بیماربر مرگ. ( آنندراج ). کنایه از اشتداد بیماری که بیم مرگ در آن باشد. ( مجموعه مترادفات ص 71 ) :
پروانه تا دم صبح مشکل که زنده ماند
بیدار باش ای شمع بیمار ما گران است.نصرت ( از آنندراج ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم